عوامل شکست در رژیم
عجله کردن درکاهش وزن
خیلیها مون عجله داریم که بعده از یه مدت کوتاه وزن مون کم بشه وبا شروع رژیم های سخت و نا متعادل به ذهن و بدنمون فشار می اوریم و اوایل هم خوب وزن کم میکنیم ولی بعداز یه مدت اصطلاحا میبریم !ما غافل از این هستیم سریع کم کردن سریع جایگزین شدن رو هم در بر داره.
تاثیر دور وبری ها و اطرافیان
گاهی وقتها دوستیه خاله خرسه اطرافیان و گاهی حسادت برخی دوستان نابابکه با گفتن ضعیف شدی و زشت شدی دور چشم هات گود ا فتاده و……باعث می میشن که ادم توی اراده اش متزلزل بشه
خستگی
چون برای روند کاهش وزنمون بسته به وزن اولیه باید ماهها و گاهی هم سال یا سالها یه سری قواعدو اصول رو رعایت کنیم در نتیجه یه جاهایی ترمزمون می بره (این فعل بریدم توی وادی رژیم خیلی ملحوس و در عین حال متداول هست)
عدم هماهنگی
چون بین برنامه ی غذایی و زندگی ماها و سایر اعضای خونه متفاوت وجود داره در نتیجه باعث می شه که با خریدن اقلامی که برای سایرین نیاز هستش و برای ما مضر نتونیم تعادل رو نگه داریم ویا حوصله ی درست کردن غذای جدا برای خودمون رو نداشته باشیم.
مهمونی ها
که خیلی شایع هستش و معمولاچون نمی خواهیم کسی از جریان رژیم ما مطلع بشه و اثر منفی صحبت هاشون رو خنثی کنیم در نتیجه توی مهمونیها رژیم رو مجبوریم کنار بذاریم و غذای غیر رژیمی رو به اصرار صاحبخونه زیاد بخوریم .معمولا هم این مهمونیها گاهی توی هفته بسته به مناسبتها به سه یا چهار بار می رسه درنتیجه عملا پای رژیم رولنگ می کنه.
مسافرت ها
اگه مسافرت شهر و دیدن اقوام وفامیلها رو در پیش داشته باشیم که همون حکیات مهمون حکایت مهمونی روداره با ضریب تعارفات بالاتر و اگه مسافرت گشت و گزاری در پیش داریم بازهم ازیه طرف انتخاب ها محدود و از یه طرف هم فعالیت بیشترو در نتیجه نیاز به غذا بیشتر می شه و اگه ناسالم خوری رو اجبارا در پیش بگیریم که دیگه نتیجه واضح هستش.
متنوع نبودن غذاها
به خاطر اینکه غذاهای رژیمی به دلیل مواد مصرفی اولیه محدودیت دارن در نتیجه خیلی نمیشه روی تنوع مانور داد و ممکنه در هفته دو سه بار مجبور به خوردن غذای تکراری بشیم و دلمون از غذاهای رژیمی زده بشه.
استرس
چون معمولا برای رژیم گرفتن باخودمون هی کلنجار می ریم و از طرفی هم با مشکلات کوچیک وبزرگ زندگی دست به گریبان هستیم در نتیجه دچاراسترس می شیم که خودش باعث تغییرتوی عملکرد هورمونها و در نهایت عدم کاهش وزن مناسب میشود.
نخوردن صبحونه
چون فکر می کنیم از سرصبح اگه کالری زیادی مصرف کنیم ممکنه تاخر شب میزان کالری مصرفی مون بره بالا در نتیجه یا صبحونه نمی خوریم و یا اگه هم بخوریم به یه چای یا میوه یا یه تکه نون رضایت می دیم غافل از اینکه متابولیسم رو در حداقل و پایین ترین میزانش قرار دادیم و از طرفی حس گرسنگی ارضا نشده مون تا اخر شب باها مون همراه هست .عدم توازین مواد غذایی و سفارش کالری ، شرحش رو بطور مفصل در مقالات بعدی خواهیم آورد
ورزش نکردن
در طی روز اونقدر مشغله های ریز و درشت برای خودمون جور کردیم یا برامون جور کردن که به ورزش نمیرسیم و از طرفی چون اسم ورزش میاد بلافاصله یاد باشگاه و تردمیل و کلاس ورزش و کفش اسپرت می افتیم و غرق در این افکار از نرمشهای ساده ی روزانه و حرکات کششی و طناب زدن و یا حتی پیاده روی غافل می شیم.
عدم تعهد
لازم نیست که اضافه وزن خودمون رو تقصیر کسی بندازیم نه پدر مادرمون متهم هستن و نه احیانا همسر و فرزندمون مقصر اصلی عدم تعهد ماست مقصر اصلی ما هستیم که نمی تونیم تصمیم خودمون رو عملی کنیم ونمی تونیم به برنامه مون پایبند بشیم.
وسوسه
گاهی در طی رعایت رژیم غذایی وسوسه می شیم که فرضا امروز یه چیپس یا پفک بخوریم یا مثلا می گیم که یه کیک شکلاتی کوچیک یا کمی شکلات صبحونه ضرر نداره این افکاروسوسه انگیز مانع ازپیشرفت درمسیر از تعیین شده مون می شن.باید بین خودمون و عوامل وسوسه کننده کیلومترها فاصته بندازیم.اصولاوسوسه از افکار شیطانی هست
بیماری های ناشی از رژیم غذایی نادرست
گاهی به دلیل انتخاب یه رژیم سنگین و نادرست غذایی ممکنه که بدن رو از مواد مغذی مورد نیازش محروم کنیم و در نتیجه تظاهر بالینی اش این بشه که فرضا معده مون درد بگیره یا موهامون بریزه ویا مواردی مشابه وگاهی هم به دلیل فیزیک بدنی خاص مون ممکنه دچار مشکل بشیم و از ادامه ی راه باز بمونیم.
خودشیفتگی در رژیم غذایی
گاهی پیش میاد که با کمی تغییر توی وزن مون مانع از ادامه ی راه میشیم.درسته که شرط اساسی اعتماد به نفس خودشیفتگی هستش ولی نباید جانب اعتدال رو از دست بدیم یادمون باشه که به جای خود شیفتگی بیش از حد باید کار مثبتی انجام بدیماگه چیز دیگه ای به نظر شما می رسه ممنون می شم بگین تا اینها رو کامل کنیم و بشینیم بنا به شرایط خودمون براش راهکار و راه حل پیدا کنیم.