Case 1-
بيمار خانم 38 سالهاي است خانهدار كه با شكايت نفخ شديد شكم همراه با التهاب معده و اسهال و استفراغ دائم مراجعه كرده است . بيماز از ده سال پيش به ناراحتي گوارش مبتلا بوده است كه در آن زمان آندوسكوپي شده و براي بيمار تشخيص گاستريت را ميدهد . نفخ هم دارد.
هنگام مراجعه ميگويد . اصلاً حال طبيعي ندارم . هر روز اسهال دارم و شبها حالت مسموميت بهم دست ميدهد (بشكل اسهال و استفراغ) كه هرچه خوردهام بالا ميآورم و مجبورم يك چيز ساده مثل كوشت آپز يا كته بخورم تا استفراغ نكنم و به همين خاطر هم گاهي با تشخيص مسموميت در بيمارستان بستري ميشوم . ميوه به هيچوجه نميتوانم بخورم .
براي بيمار Sepia 30 تجويز شد . در مراجعه 15 روز بعد ميگويد كه در اين مدت هيچ موردي از حالت مسموميت نداشتهام و در كل مشكلاتم بهتر شده است. ولي حالت نفخم فرقي نكرده است . براي بيمار Sepia 200 تجويز شد و دو ماه بعد تكرار شد . پس از آن ابراز نمود ديگر مشكلي از لحاظ روده و معده و مسموميت ندارم و بطور كامل خوب شدهام . ولي پس از سه سال تحت درمانهاي مختلف بودن و نتيجه نگرفتن شگفتزده شده بود .
Case 2-
آقاي 33 ساله ، شغل آزاد ، با شكايت درد شديد مفاصل بخاطر آرتروز مراجعه كرده است . بيمار 12 سال پيش از مراجعه پاي راستش زيرماشين ميماند و دچار شكستگي از دو محل ميشود ، همچنين مهرههاي كمرياش هم دچار شكستگي مويي (Houry line Fracture) ميشود . پس از يك دوره دمان دچار ورم كف پا بعلاوه درد خفيف عضلاني ميشود.
سه ماه پيش از مراجعه به دنبال ايستادن طولاني با پاي راست دچار درد خيلي شديد ميشود به گونهاي كه ميگويد روزي كه پايم شكست اينقدر درد نكشيدم . درد از پاي راستش به كمر ميزند و در ناحيه دنبالچه پخش ميشود و ميگويد انگار كه ميخ ميزنند و ذوقذوق ميكند . گرافي مهرههاي كمري آرتروز دژنراتيو در خلف C4 را نشان ميدهد .
ميگيد 3-2 سال است كه درد گردن هم دارم كه به كتفهايم ميزند و با مصرف مسكن و كورتون آرام ميشود. Nat-mc30 براي بيمار تجويز ميگردد و در مراجعه بعدي وي اظهار ميكند كه ايندومتاسين را هميشه به عنوان زيادي براي تسكين دردش مصرف ميكرده است و در حال حاضر آن را كم كرده و تنها شبها يك قرص آنهم از ترس اينكه مبادا دردش شروع شود ميخورد . پس از دوره درمان نه تنها خود بيمار ، بلكه اطرافيان او نيز از بهبودش بسيار رضايت داشتند كه گزارش كردند بيمار اواخر اسفند حتي به اسكي رفته است.
Case 3-
خانم 33 ساله با شكايت infertility مراجعه كرده است . نامبرده در حدود 13 سال پيش ازدواج كرده و تاكنون بچهدار نشده است . تمامي آزمايشات و معاينات توسط چندين بار مراجعه به پزشكان متخصص زنان صورت گرفته و يافتة تشخيص بدست نيامده است . شوهر وي نيز در چندين بار اسپرموگرام بعمل آمده مشكلي نداشته است . پس از شرح حالگيري Nat-mc30 و سه هفته بعد نيز Nat-mc200 تجويز شد . يك نور Lyc c30 نيز براي شوهر وي تجويز شد . 6 ماه بعد آزمايش BHCG مثبت گزارش شد.
موارد بالا تنها نمونههايي از بيماران درمان شده به اين روش در ايران كه به پزشكان هوميوپات مختلف مراجعه كردهاند ميباشد . مدت درمان بيماريهاي مزمن در هوميوپاتي بسته به مدت شروع ، سير بيماري ، ميزان مداخلات سركوبگرانه و . . . متفاوت است و گاهي حتي در مدت چند سال لازم است از داروهاي متفاوتي بسته به لايههاي مختلف بيماري (ميازم) استفاده شود ، و بعضي مواقع نيز با يك يا دو دوز دارو بيماري به سرعت به سمت بهبودي ميرود .